خاطرات یا عمه جونم
به نا خدا سلام. خوبین.سلامتین؟ پست قبل گفتم که از عمه جونم هم مینویسم.2 بار با عمم رفتیم ساختمون پزشکان دی.اولین بار برای خواهر دکتر بود که پزشک اطفال هستش.من و عمم نشستیم تو سالن ویزیت مامانم رفت تو.بهدش رفتیم آواچی که فیله داره در حد KFC.جاتون خالی عمه جونم چقدر لذت برد از غذا.خانواده ی پدرم مسافرت بودن و عمه اونده بود خونه ما همنوجا خوابید و صبح خروس خون رفت سر کار. خاطره ی دوم نزدیکای ازمون تیزهوشان مدرسمون بود.9 ما تموم شده بود و فردا ساعت 12 همچی شروع می- شد.من 40 سوال ریاضی داشتم که باید طرح میکردم و تست مرات میزدم. عمم همشو واسن انجام داد.خیلی دوسش دارم!اون موقع آهنگ چدید سیروان یه صبح دیگه بود که واقعا صبح رو ب...
نویسنده :
یه معشوقه
0:33